جالب انگیز
 
Design by : NazTarin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 51
بازدید هفته : 101
بازدید ماه : 101
بازدید کل : 43441
تعداد مطالب : 94
تعداد نظرات : 59
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید


صدایاب
اين شعر واقعا فوق العاده است
 
در خیالات خودم,
در زیر بارانی که نیست…
می رسم با تو به خانه،
از خیابانی که نیست…
 
می نشینی روبرویم،
خستگی در میکنی…
چای می ریزم برایت،
توی فنجانی که نیست…
 
باز ميخندی و ميپرسي:
كه حالت بهتر است؟!
باز میخندم ، که خیلی،
گرچه ، میدانی که نیست…
 
شعر می خوانم برایت،
واژه ها گل می کنند!!!
یاس و مریم میگذارم،
توی گلدانی که نیست…
 
چشم میدوزم به چشمت،
مي شود آیا کمی،
دستهایم را بگیری،
بین دستانی که نیست..؟!
 
وقت رفتن می شود،
با بغض می گویم: نرو...
پشت پایت اشک می ریزم،
روی ایوانی که نیست…
 
می روی و خانه،
 لبریز از نبودت می شود…
باز تنها می شوم،
با یاد مهمانی که نیست...!
 
بعد تو
این کار هر روز من است!!!
باور این که نباشی،
کار آسانی که نیست...! 
 

ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ یک شنبه 20 دی 1394برچسب:, توسط محمد میرزایی
"تقديم به پدرانى كه نيستن"
 
قلمم راست بايست....
واژه ها... گوش به فرمان قلم...
همگي نظم بگيريد...
مودب باشيد....
صاحب شعر عزيزيست بنام پدر ...
امشب از شعر پُرم ...کو قلم و دفتر من؟؟؟
آنقَدَر وسوسه دارم بنويسم که نگو...
تک و تنها و غريبم...
تو کجايي پدر...؟؟؟
آنقَدَر حسرت ديدار تو دارم که نگو...
بسکه دلتنگ تو ام ...از سرشب تا حالا...
آنقَدَر بوسه به تصوير تو دادم که نگو...
جانِ من حرف بزن....
امر بفرما پدرم....
آنقَدَر گوش به فرمان تو هستم که نگو...
کوچه پس کوچه ي اين شهر پر از تنهاييست.... 
آنقَدَر بي تو در اين شهر غريبم که نگو...
پدر اي ياد تو آرامش من...
امشب از کوچه ي دلتنگيِ من ميگُذري؟؟؟
جانِ من زود بيا...
بغلم کن پدرم....
آنقَدَر حسرت آغوش تو دارم که نگو...
اي به قربان تو فرزند..بيا دلتنگم
آنقَدَر شعر براي تو بخوانم که نگو...
پدرم...
به خدا دلتنگم....
رو به رويم بِنِشيني.. کافيست...
همه دنيا به کنار...
تو که باشي پدر...
دست و دلبازترين شاعر اين منطقه ام...
آنقَدَر واژه به پاي تو بريزم که نگو...
نه شعار است ...نه حرف....
آنقَدر خاک کف پاي تو هستم که نگو..

ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ یک شنبه 20 دی 1394برچسب:, توسط محمد میرزایی

ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ یک شنبه 20 دی 1394برچسب:, توسط محمد میرزایی